تا اینکه شوق جان به لب آمد به من رسید
تنها شدیم و از لب او جان به تن رسید
پروانه مست شد غزل شمع گر گرفت
چرخید گرم تا به خود از خویشتن رسید
دور گناه حلقه زدیم و به جانمان
از ارتفاع دور دو مورد بدن رسید
... وَ جانشین نشست کنار درخت عشق
با دست غیب بر بدنش پیرهن رسید
اندام ها معلق و اندیشه در بلوغ
بر شش جهت نماز زد و این سخن رسید :
" گرچه سقوط مثل پریدن نمی شود
اما به جام می شود از ریختن رسید "
از من شروع شد که به جان آمده لبی
در جست وجوی چشم شما به دهن رسید
پرگار عشق چرخ زد و از لبت گذشت
در آسمان آخر دنیا به من رسید
43389 بازدید
56 بازدید امروز
31 بازدید دیروز
146 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian