×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

یادداشتهای یک دیوانه

× باران که بیاید از دست چترها کاری ساخته نیست ما اتفاقی هستیم که افتاده ایم.چه فرقی میکند عاشق شده ام
×

آدرس وبلاگ من

masih58.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/masih58

با نان تن داغ تو صبحانه بسازم

می خواهم از این آینه ها خانه بسازم

یک خانه برای تو جداگانه بسازم

 

یک خانه ی صحرایی بی سقف پر از گل

با دور نمای پر پروانه بسازم

 

من در بزنم، باز کنی ، از تو بپرسم

آماده ای از خواب تو افسانه بسازم؟

 

هر صبح مربای غزل، ظرف عسل، من

با نان تن داغ تو صبحانه بسازم

 

شاید به سرم زد، سر ظهری ،دم عصری

 در گوشه ی آن مزرعه میخانه بسازم

 

وقتی که تو گنجشک منی من بپرم باز

 یک لانه به ابعاد دو دیوانه بسازم

 

می ترسم از آن روز خرابم کنی و من

از خانه ی آباد تو ویرانه بسازم!

پنجشنبه 29 آذر 1386 - 11:45:49 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


کلاغ


خسته ام!


با نان تن داغ تو صبحانه بسازم


صدای هلهله ی بت پرست می آمد


بیار تیغ


گویا دوباره بوی غربت دارد اینجا


دور گناه حلقه زدیم


او هم رفت


افسوس آدمند بلی !! خاک بر سرم


استدلال


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

42987 بازدید

18 بازدید امروز

4 بازدید دیروز

39 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements