از پشت پنجره من گرم ِتقدير خويش ، دو تا گربه -
-هي پارس در دم ظهرمن مثل سريش دو تا گربه
در پشت پنجره من گرم ِ... من بي سبيل من ِ بي زن
با خنده هاي كمي مضحك آويز ريش دو تا گربه
هي دل به پنجه ي هم دادند هي چشم غرٌه و غرٌش ها
كم مي روم كه نترسانم با پيش/پيش ِ دو تا گربه
لب مي دهند وَ موها را هي سيخ سيخ نشان هم
حالم به هم نخورد خوب است از فيش فيش ِ دو تا گربه
اين خسته هاي سياه و زرد اين توده هاي گناه سرد
( از پشت پنجره چشم مرد مبهوت جيش دو تا گربه )
شايد تهِ تهِ چشمانم مي خواهم از ته چشماشان
باشم براي فقط يك شب من قوم و خويش دو تا گربه
...
مي... مي ... ميو لب ديوارم اما به جاش دو تا آدم
توي اطاق نخوابيدن . گربه : � يواش دو تا آدم �
لوليده در تن همديگر مثل دو كرم دو ابريشم
در پشت پنجره من ماندم محو تلاش ِ دو تا آدم
با آن تكان به تكان خوردن در تيك تاك زمان مردن
موجي عظيم پديد آمد از ارتعاش ِ دو تا آدم
سيل ِ عرق كه پر از خسته ، با آخ و اوخ ِ لبي بسته
43012 بازدید
43 بازدید امروز
4 بازدید دیروز
64 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian