خسته ام! مثل بچه ی کوری که دلش رنگ تازه می خواهد
نه! نمی خوابمت ، نمی خوابی ! توی شبهای بی تفاوت ِ بد
خسته ام! از خودم ، تو ، اما نه! از صدایی که گریه / پیچیدم↓
دوُر تنهایی عروسکها ، روی تختی که هی/ نمی خوابد ↓
چشمهایی ، که منتظر بودند عشق یک مرده را نگاه کنی!
" توی کابوسهای آیینه ، روبروی سیاهی ِ ممتد "
درد دارد! سری که می بندم دور این دستمال غمگین که
: که نمی خواهم از تو برگردم...و کسی داد می زند :<< باید...>>
باید از هر چه هست برگردم ، ودر این فکرها / فرو بروم
وسط اشتباه تکراری ، که مرا در خودش صدا می زد ↓
عابر کوچه های تردیدم توی متروکه ی خیالی که
می شد از اشتباه برگردد ، نه ! نمی شد ، نمی شود؟!، شاید...
42990 بازدید
21 بازدید امروز
4 بازدید دیروز
42 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian