برگها
برگ ها ، برخی سرخ اند از شرم برخی زردند از بیهودگی برخی نارنجی اند از خشم برگ ها ، منتظرند و نگران نگران قدم های سنگین عابر تا آخرین قدم آخرین قدم که می آید و هرگز نخواهد گذشت هرگز ! آخرین قدم که عبورش را نخواهند دید اینجا ، مرگ رنگ هر برگ است چه سرخ ، چه زرد ، چه نارنجی مرگ برگی سبز که روزی ، نوازش باد را حس می کرد جریان آب را می فهمید و اتصالش به تنه ای ستبر ، تکیه گاهش بود حالا او نیست آنسان که گویی هرگز نبوده است چنین پایانی است پایان همه چه برگ باشند ، چه نه !!!!!!!!!!
سه شنبه 3 مهر 1386 - 1:14:48 PM